درباره ی واژه ی گریم
گريم واژهاي فرانسوي است و از سال 1778 ميلادي متداول شده است و به معناي ادا، شكلك، صورتك و يا نقش يك پير مسخره ميباشد. مصدر اين كلمه گريمه به معناي خطوط پيري بر چهره كسي انداختن است و مفهوم آن آراستن چهره براي تئاتر و سينما ميباشد. صفت فاعلي آن «گريمور» است. اصطلاح انگليسي آن Make up ميباشد.
پيدايش گريم بر دورانهاي ابتدائي زندگي بشر باز ميگردد. در آن زمان براي شركت در مراسم آييني چهرهها را با رسوبهاي مختلف، رنگهاي معدني و يا عصاره گياهان رنگآميزي ميكردند و گاهي صورتكهايي از پوست درختان تراشيده و روي چهرة خود قرار ميدادند. مصريان باستان، آفريقاييها و سرخپوستان براي مراسم خود در جشنها و عزاها از اين روش بهره ميگرفتند.
ريشه و اصل پيدايش گريم به را در دوران هاي ابتدائي، در مراسم آئيني مي توان جست، در اين مراسم، از گريم به شكل بسيار ابتدائي استفاده مي شده است. چهره ها را با رسوب مختلف، رنگ هاي معدني و يا عصاره گياهان رنگ آميزي مي كردند و گاه صورتك هائي كه از پوست درختان تراشيده شده بود، بر چهره مي نهادند. در طول زمان همچنان گریم را نزد مصریان باستان می توان مشاهده كرد كه كه عمدتا اطراف چشمان را با رنگ های سبز و خطوط سیاه رنگ آمیزی می نمودند، آفریقائیان نیز علاوه بر بكار بردن رنگ های شاد وزنده برای چهره می نهادند،همچنین سرخ پوستان با بكار بردن رنگ های مختلف بر چهره و تزئین سر با پرهای رنگی و صورتك هائی با رنگهای بسیار شاد، گریم را در زندگی و آئین های خود بكار می بستند.
بشر از بدو خلقت در پی فراهم آوردن موجبات سرگرمی خود بوده است، به اشكال گوناگون چون بازی با سایه، اجرای رقص، موسیقی و یا نمایش خود را سرگرم كرده است. در نمایش، بازیگر سعی كرده است، برای داشتن چهره ای متفاوت از دیگران و نیز به منظور تاثیر گذاردن نقش بر تماشاگر با تغییر شكل دادن خود به كمك رنگ آمیزی چهره، مو و به كار برده صورتك توسل جوید.آرایش کردن از زمان های بسیار قدیم مخصوصا زمانی که مردم با دارو آشنا شدند، بین خانمها و آقایان متداول بوده و آنها با علاقه فراوانی برای زیباتر نشان دادن صورتشان می کوشیدند.
سیر تحول گریم در ایران
متاسفانه برای ثبوت موجودیت تئاتر در گذشته ی ایران،استاد،مدارک و منابع تاریخی کافی در دسترس نمی باشد.آنچه مسلم است از نظر جغرافیایی،ایران باستان مابین سرزمین هایی چون مصر باستان،هند و یونان که هر یک از تمدن،فرهنگ و هنرهای خاصی از جمله نمایش،غنی بوده اند،قرار داشته است.
به دلیل نزدیکی و داشتن رابطه با این سرزمین ها،ایران باستان نمی تواند در گذشته فاقد هنر های نمایشی بوده باشد.با نگاهی به گذشته،مشاهده می شود،این سرزمین اغلب دستخوش تهاجم،حملات و جنگ هایی در طول تاریخ بوده است که هر بار با استیلای حکومتی جدید به فرهنگ و هنرهای زیبای آن لطمه وارد آمده است.
با آثاری از خرابه های تئاتر در گوشه و کنار یقین است که در گذشته ی نمایش در این سرزمین موجود بوده و آثار مکتوب آن به عللی چون به آتش کشیدن و تاراج کردن از میان رفته و نابود شده باشد.
نقش بُز
نشانه ای که ارتباط هنر نمایشی ایران را در گذشته با یونان باستان و یا به صورت کلی با غرب مسلم می دارد،نقش “بُز” است،یونانیان باستان به جای کلمه ی تئاتر،کلمه ی تراژدی را به کار می بردند،که این کلام متشکل از دو واژه یونان تراکو(بُز) واکل “ترانه” بود.علت انتخاب نغمه “بُز” برای تئاتر آن بود که،بُز حیوان مقدس رب النوع شراب محسوب می شد.یونانیان،مراسمی برای خدای بزرگشان دیونی سُس برگزار می کردند.در این مراسم،بُزی را همراه با سرود(نغمه ی بُز)قربانی می کردند.
تحول نقش بز
اِئوپولیس،نمایشنامه نویس یونانی در نمایشنامه(بُزها)اعضای گروه همسرایان را در هیئت بُز،بر صحنه آورده است.
در ایران نیز نقش بُز بر تکه سفال حک شده مربوط به(500ق م)رقصندگان ایرانی با پوشش صورتک بُز،مشاهده می شوند.در نواحی آذربایجان و خراسان به نوعی نمایش عروسکی بر می خوریم که در آذربایجان به نام تکم گردانی و در خراسان به نام بازی شکار نامیده می شود.عروسک بُز چوبی است که با پارچه های رنگارنگ تزئین شده است.
در روستاهای شمال ایران،نمایشی بسیار کهن دیده می شود،که بازیگران سر و روی را با پشم بُز می پوشانند.
در کوههای الموت،مراسمی اجرا می گردد که،بر سر بریده ی بُزی پیش گوئی انجام می شود.در برخی از مینیاتورهای قدیمی نقش بُز به شکل پوشش کامل سراسری بر رقصندگان یا بازیگران مشاهده می شود.
همچنین در بعضی از مراسم نیز این نقش مشاهده می شود مانند:
مراسم کوسه برنشستن،که در بعضی از نقاط ایران از صورتک با پشم بُز استفاده می گردد.
آیا این نقش را می توانیم،مدرکی جهت ثبوت ارتباط هنرهای نمایشی ایران با یونان در گذشته بدانیم؟
گریم و صورتک در دوران های مختلف و مراسم
دوران ایلامی ها
ایلامی ها از(ازمنه قدیم تا645ق-م)در کتاب هفت تپه آمده است که:یک سر مجسمه سر پادشاه ایلامی ها و یک صورتک شبیه آن،در جوار ساختمان زیگورات کشف گردید و در طرفین صورتک،سوراخ هایی برای قرار دادن آن بر روی چهره تعبیه گردیده است،حالت و سیمای این صورتک و خصوصیات و اجزای چهره شباهت زیادی به سر مجسمه پادشاه ایلامی دارد.قدمت این نقش چهره به اواسط هزاره ی دوم پیش از میلاد می رسد.امکان دارد،از این صورتک،در مراسم یا در نمایشی به عنوان شبیه سازی از چهره ی پادشاه استفاده شده باشد.
دوران هخامنشی
در دوران هخامنشی(558-330ق-م)از وجود نمایش نشانه ای در دست نمی باشد.
هردودت ودیگر مورخان یونانی مراسمی (مغ کشی)که به یاد بود،قتل یکی از روحانیون زرتشی برگزار شده است،اشاره کرده اند.امکان دارد،در این مراسم نمایشات مذهبی انجام شده باشد و نیز از (کین سیاوش)به عنوان نمایش مذهبی در اغلب دیوان های شعرا و کتاب های نویسندگان یاد شده است.آثاری از ساختمان تئاتر،مانند برج ایرج در فارس و قلعه شهر ری در ری بر جای مانده است،که پس از تسلط اسکندر بر ایران بنا شده است.
دوران اشکانی
در دوران اشکانی(250ق-م244م) با توجه به علاقه ی وافر این سلسله به جنگاوری و لشکرکشی و توجه کمتر آنان به هنر های نمایش،نشانه ای از نمایش در این دوره بر جای مانده است.در دوران این سلسله است که به نقش نیم برجسته چند صورتک بر می خوریم،که مایه یونانی دارد،این نقش بر بازمانده ی کاخ اشکانی،در الحضر شهری که در نزدیکی موصل در جنوب غربی قرار دارد.
دوران ساسانیان
در دوران ساسانیان(224-652-م)هنر تئاتر مطرح می گردد.
ساسانیان به تئاتر نام(پتواژ)گفتن داده بودند و بازیگر را (پتواژگوی)به معنای پاسخ گوی می خواندند.این حرفه در ردیف یکی از بازی های نجبای عصر مانند:چوگان بازی و شمشیر بازی قرار داشته است.به طور کلی در این دوران شکوفایی هنرهای رقص،موسیقی و شعر بوده است.
پس از ظهور دین مبین اسلام،در زمان حکومت آل بویه(900-1027م)اساس و پیدایش نوعی نمایش مذهبی به نام “تعزیه” فراهم گردید و در این نوع نمایش همچنانکه خواهیم دید،تا حدودی از گریم و صورتک استفاده شده است و به خصوص در تعزیه های مضحک.
دوران صفویه
در دوران صفویه(1485-1715م)تعزیه در حد قابل توجهی گسترش یافت و از طرفی نمایش های شادی آور از این دوره متداول گشت،بعضی از شخصیت ها در نمایش های شادی آور از گریم وصورتک استفاده می کردند.از جمله:غولک،با گذاردن صورتک بر چهره و پوشش رنگارنگ خود را مانند دیو می آراستهفدر کچلک بازی،بازیگرانش را مسخره و لوطی های کچل تشکیل می دادند و در بقال بازی برای گریم چهره از آرد برای سفید کردن و پشم و پوست برای ریش وسبیل استفاده می کردند.
به طور کلی در نمایش های شادی اور،نقش زنان را نوجوانان پسر بر عهده داشتند،از اینرو آنان برای تغییر چهره آرد یا سفید آب روی به چهره می مالیدند،گونه و لب ها را قرمز می کردند،خطوط ابروها و چشم ها را سرمه ترسیم می کردند،کلاه گیس زنانه بر سر می نهادند